نذیر

دغدغه هایی از لوازم تشکیل حکومت جهانی حضرت بقیه الله الاعظم... ارواحنا لهم الفداء...

نذیر

دغدغه هایی از لوازم تشکیل حکومت جهانی حضرت بقیه الله الاعظم... ارواحنا لهم الفداء...

نذیر

یکی از آرمانهای بشر درک زمان ظهور منجی است. این آرمان برای شیعیان در حکومت جهانی حضرت بقیة الله الاعظم (ارواحنا لهم الفداء) تجلی و تحقق میابد. اما بنظر میرسد ظهور حضرت صاحب الامر و شکل گیری حکومت مبارک ایشان، لوازمی را میطلبد که تدارک آن برعهده همین بشر خواهد بود. در این راستا هر کس از ظن خود مسیری را در پیش گرفت. این مسیر برخی را به ورطه پرتگاه برد و برخی را یاور و غمخوار مولای خویش نمود. در جهت تحقق لوازم تشکیل این حکومت، دغدغه هایی در ذهن بود که هر از چند گاهی بر آن تأمل میشد که به پیشنهاد یکی از عزیزان (آقای امیرحسین حاجی زاده)، این مطالب در قالب این وبلاگ در معرض دید شما خوانندگان گرامی قرار داده شده است. امید است که مطالب عنوان شده مفید واقع شود.
بجهت طرح هدفمند و منظم مطالب در این وبلاگ، برای استفاده بهینه از آن، پیشنهاد میگردد مطالب را از بخش طبقه بندی موضوعی پیگیری نمایید.

بایگانی

چارت

۲۴
مهر


  • حمیدرضا صدفی پور
گروه های زیر از کوچک به بزرگ پیش بینی شده است:
     1- تیم
     2- گروه
     3- دسته
     4- گروهان
     5- گردان
     6- هنگ
     تیم؛
     کوچکترین واحد در «تیپ» و شامل 8 نفر عضو میباشد. از این 8 نفر، 7 نفر اعضاء و 1 نفر فرمانده تیم است.
     گروه؛
     شامل 17 نفر؛ 16 نفر اعضاء (دو تیم) و 1 نفر فرمانده گروه.
     دسته؛
     36 نفر عضو، شامل 34 نفر اعضاء (دو گروه)، 1 نفر فرمانده دسته و 1 نفر جانشین فرمانده دسته.
     گروهان؛
     شامل 110 نفر؛ 108 نفر اعضاء متعلق به دسته ها (سه دسته)، و 1 نفر فرمانده گروهان و 1 نفر جانشین فرمانده گروهان.
     گردان؛
     هر گردان متشکل از 6 گروهان و در مجموع 660 نفر است. این تعداد نفرات به علاوه اعضای شورای گردان (6 نفر) و جانشین و فرمانده گردان، مجموعاً 668 نفر خواهد شد.
     هنگ؛
     2 گردان در کنار هم یک هنگ 1344 نفری را تشکیل خواهند داد. از این تعداد 1336 نفر متعلق به 2 گردان و بقیه، اعضای شورای هنگ و جانشین و فرمانده هنگ میباشند.
     تیپ؛
     4032 نفر عضو (سه هنگ) با در نظر گرفتن 6 نفر اعضای شوراء (معاونت های در نظر گرفته شده به صورت پیش فرض: راهبردی، مالی، اجرایی، آموزش، بازرسی، روابط عمومی) و 1 نفر فرمانده تیپ و 1 نفر جانشین فرمانده، مجموعاً 4040  نفر را در «تیپِ» طراحی شده سازماندهی میکند.
     شاید برای کسانی که اطلاعات نظامی دارند این سئوال پیش بیاید که چرا ساختار و بدنه «تیپ فرهنگی» با چارت سازمانی تیپهای نظامی متفاوت است؟
     در جواب باید گفت: اولاً- در نکته ای که در مطالب پیشین آورده شده به روشنی به این سئوال پاسخ داده شده و ثانیاً- سعی شده است در هر رکن، تعداد نفرات به شکلی چیدمان و تعیین شوند که حتی المقدور در اجرای فعالیتهای برنامه ریزی شده از اتلاف نیروی انسانی جلوگیری و اجتناب شود.
  • حمیدرضا صدفی پور

     این طرح برای فراهم نمودن «بستر» مناسب و قابل و جذاب، «راهبرد»ها و راهکارهای متعدد و متنوعی را تدوین و برنامه ریزی کرده، اما اصلی ترین و اولین لایه طرح، «تیپ فرهنگی» است.
     در اولین تیپ طراحی شده و به جهت تیمن و تبرک، از نام نامی امام المتقین علی (علیه السلام) بهره برده و آنرا «تیپ فرهنگی امام علی (علیه السلام)» مینامیم. در ادامه نیز ساختار کلی «تیپ فرهنگی» را مورد بررسی قرار میدهیم.
     قبل از ورود به بحث ساختار، ذکر یک نکته یا توضیح لازم به نظر میآید.
     کلمه «تیپ» صرفاً به معنا و منظور بهره گیری از چهارچوب سازماندهی معین و منظمی است که در عرف نظام، طبقه بندی میشود و امور و جنبه های دفاعی و نظامی در حاشیه مورد توجه قرار گرفته اند. لذا ذکر این نکته از این جهت لازم بود که کلمه «تیپ»، ذهن خوانندگان عزیز را به سوی عرصه نظامی سوق ندهد.

  • حمیدرضا صدفی پور

بستر...

۲۴
مهر
نکته هشتم از عنوان قبلی (ترسیم هدف) چنین بود: فرهنگ سازی نیاز به بستر مناسب و قابل دارد. و اما تمام تلاش این طرح، تبیین این «بستر» مناسب و قابل است تا فرآیند «فرهنگ سازی» با شاخصهای مورد نظر پیاده سازی گردد.
     نکته مهم هم، همین ایجاد «بستر» است. چون «بستر» سیستم یا قالبی است که ظرف اجرای محتوا خواهد بود. چنانکه پیش از این اشاره شد (نکته دوم ترسیم هدف): از وجود خبرگان فرهنگی و طرحهای پربار در این عرصه، بهره مندیم.
     بنظر نگارنده اهمیت سیستم بیش از محتواست. البته در این خصوص در ادامه بیشتر بحث خواهیم کرد. اما به صورت خلاصه باید گفت: در صورتیکه محتوای صحیح و مفید و دقیق موجود باشد، اگر سیستم لازم و مناسب و قابل وجود نداشته باشد این محتوا ساری و جاری نخواهد شد. و اذعان داریم که این محتوا موجود است.
     حال با عنایت به این مقدمه، برای روشنتر شدن بحث به مثال زیر توجه کنید:
  • حمیدرضا صدفی پور

ترسیم هدف

۲۴
مهر

     بنظر نگارنده، سند چشم انداز میتواند همان هدف مطروحه باشد. البته این سند، جامعه مطلوب 1404 را ترسیم کرده و در مورد شاخصهای «جامعه» آن سال سخن به میان آورده است. در این هدف گذاری، شاخصهای فردی به صورت مجزا و دقیق تبیین نگردیده است. مگر آنکه بخواهیم فرد را هم به عنوان کوچکترین عضو همین «جامعه» بدانیم و به همین استدلال، آن شاخصها و معیارها را برای فرد نیز تعمیم دهیم. اما در نظر نگارنده میتوان با رویکرد هدف گذاری فردی هم، یک سند مشابه تدوین و تنظیم نمود که آن را بر عهده صاحبان فن میگذاریم.
     بنابر آنچه در بالا گفته شد، به صورت خلاصه میتوان گفت:
یک- ضرورت و اهمیت عرصه فرهنگی را درک کردیم و بر آن صحه گذاشتیم.
دو- از وجود خبرگان فرهنگی و طرحهای پربار در این عرصه، بهره مندیم.
سه- با تبیین هدف، مسیر حرکت روشن تر از پیش خواهد بود.
چهار و پنج و شش- آموزش، اصلی ترین راهبرد، برای ترویج و نهادینه کردن ارزشهای اسلامی و زمینه ساز رفع و دفع حملات و هجوم دشمنان است.
هفت- فرهنگ سازی یعنی نهادینه کردن ارزشها و بصیرت در جان یک ملت و چندین نسل.
هشت- فرهنگ سازی نیاز به بستر مناسب و قابل دارد.
و اما تمام تلاش این طرح، تبیین این «بستر» مناسب و قابل است تا فرآیند «فرهنگ سازی» با شاخصهای مورد نظر پیاده سازی گردد.

  • حمیدرضا صدفی پور

     حال با توجه به طرح «هدف»، میخواهیم از سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 هجری شمسی، صحبت به میان بیاوریم.
     در اینجا ذکر نکته ای جالب و آموزنده است؛ چند سال پیش یکی از مدیران میانی سیستم (رئیس یکی از مجموعه دانشگاه های کشور) در پاسخ به سئوال خبرنگاری که در مورد مطالعه وی از سند چشم انداز کرده بود پاسخ داد: بله این سند را مطالعه کردم، کتاب خوبی است(!!!)
     لذا توجه شما را به مطالعه این سند جلب میکنم، و نیز اینکه این سند در نهایت با فونت سایز درشت، دو صفحه آ4 خواهد بود، وگرنه با فونت سایز معمولی همان یک صفحه خواهد بود.
     در این سند، ایران در افق 1404 هجری شمسی کشوری خواهد بود:
     «توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه، با هویت اسلامی و انقلابی، الهام بخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و مؤثر در روابط بین‌الملل.
     جامعه ایرانی در افق این چشم انداز چنین ویژگی هایی خواهد داشت:
     توسعه یافته، متناسب با مقتضیات فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی خود، و متکی بر اصول اخلاقی و ارزشهای اسلامی، ملی و انقلابی، با تأکید بر مردم سالاری دینی، عدالت اجتماعی، آزادیهای مشروع، حفظ کرامت و حقوق انسانها، و بهره مند از امنیت اجتماعی و قضایی.
     برخوردار از دانش پیشرفته، توانا در تولید علم و فناوری، متکی بر سهم برتر منابع انسانی و سرمایه اجتماعی در تولید ملی.
     امن، مستقل و مقتدر با سازمان دفاعی مبتنی بر بازدارندگی همه جانبه و پیوستگی مردم و حکومت.
     برخوردار از سلامت، رفاه، امنیت غذایی، تأمین اجتماعی، فرصتهای برابر، توزیع مناسب درآمد، نهاد مستحکم خانواده، به دور از فقر، فساد، تبعیض و بهره مند از محیط زیست مطلوب.
     فعال، مسئولیت پذیر، ایثارگر، مؤمن، رضایتمند، برخوردار از وجدان کاری، انضباط، روحیه‌ تعاون و سازگاری اجتماعی، متعهد به انقلاب و نظام اسلامی و شکوفایی ایران و مفتخر به ایرانی بودن.
     دست یافته به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه آسیای جنوب غربی (شامل آسیای میانه، قفقاز، خاورمیانه و کشورهای همسایه) با تأکید بر جنبش نرم افزاری و تولید علم، رشد پرشتاب و مستمر اقتصادی، ارتقاء نسبی سطح درآمد سرانه و رسیدن به اشتغال کامل.
     الهام بخش، فعال و مؤثر در جهان اسلام با تحکیم الگوی مردم سالاری دینی،‌ توسعه کارآمد، جامعه اخلاقی، نواندیشی و پویایی فکری و اجتماعی، تأثیرگذار بر همگرایی اسلامی و منطقه‌ای بر اساس تعالیم اسلامی و اندیشه های امام خمینی (رحمة الله علیه).
     دارای تعامل سازنده و مؤثر با جهان بر اساس اصول عزت، حکمت و مصلحت.»

  • حمیدرضا صدفی پور
همانطور که در عنوان «جمهوری اسلامی ایران در مسیر آرمانها...!!؟» ارائه شد، همگی بر این نظر که پرداختن به امور و فعالیتهای فرهنگی ضروری است اتفاق نظر داریم، بر همین اساس اگر میخواستیم شیوه نگارش مرسوم و معمول مقالات و پژوهشهای نُرم و فرم را در آن بخش رعایت کنیم، میبایست به چرایی و ضرورت مباحث و برنامه ریزیهای فرهنگی میپرداختیم، اما به دو جهت از این موضوع صرفنظر شد:
     یک- حقیقت این است، به قدری در خصوص کار فرهنگی بحث شده، که اثر نوشته ها و کلام در این بخش از دست رفته و اعتبار کلمات در این حیطه کم رنگ شده است و بوی شعار زدگی از آن به مشام میرسد!
     دو- این طرح، صرفاً یک طرح تئوریک و ذهنی نیست؛ بلکه در یک جامعه کوچک اجرا شده  و با رویکرد عملیاتی و با هدف ایجاد تشکیلات و ساختار، طراحی گردیده است.
    بنابراین از ورود در عرصه چرایی و ضرورت مباحث و برنامه ریزیهای فرهنگی خودداری کرده و فقط به ذکر چند نکته بسنده میکنیم:
  • حمیدرضا صدفی پور

     مطالبی که در این بخش (طرح جامع تربیت) به مرور ملاحظه و مطالعه خواهید کرد، گزارشاتی از طرحی است که نگارش اولیه آن در 18 شهریورماه 1385 مصادف با روز نیمه شعبان آغاز شد. عنوان اولیه این طرح «تیپ فرهنگی امام علی (علیه السلام)» بود. البته این طرح در سالیان بعد به تدریج تکمیل شد و طی چند سال با توجه به مراکزی که جهت بررسی و اجرا، به آن ارائه میشد، به فراخور مقتضیات، تغییراتی میکرد. اما در آبان ماه 1391 به صورت نهایی بازنویسی و ویرایش شد.

  • حمیدرضا صدفی پور

     رسیدن به سال 1394 یعنی گذشت 37 سال از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی. آیا بیش از ثلث قرن زمان، به ما این امکان را که در مسیر آرمانهای حکومت اسلامی گام برداریم داده است؟ آن حکومتی که حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) و حضرت امیر (علیه السلام) آن را تشکیل دادند و ما نیز پیرو آن بزرگواران و در غیاب حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به تشکیل آن اقدام کردیم!

     آیا با این مقدار زمان، توانسته ایم در مسیر آرمانهای حضرت امام (رحمه الله علیه)، معمار و بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران گام برداریم؟ در مجموع چه نمره ای به خودمان میدهیم؟!

     آیا بسط و گسترش اسلام و آموزه های آن در عالم و در رأس آن، در کشور ام القری جهان اسلام، آن چنان که مدنظر حضرت امام (رحمه الله علیه) بوده و در جای جای کلام و سخنان ایشان موج میزند، صورت گرفته است؟!

     به فرهنگ و وضعیت فرهنگی جامعه چه نمره ای میدهیم؟ و ... .

     البته طرح این مطالب دلیل بر بدبینی و سیاه نمایی وضع موجود در جامعه نیست! بلکه: اولاً: ارائه نقطه نظری واقع بینانه توأم با سخت گیری است؛ و ثانیاً: طرح لایه ای آشکار از توقع موجود و لازم از آرمانها و ارزشهای شایسته و بایسته یک حکومت اسلامی و کشور اسلامی است و درصد تحقق آن در سطح جامعه و مسئولین... .

     البته بر وجود فضایی توأم با نشاط و آمیخته با دین، در بین اقشار مختلف و به خصوص قشر جوانِ کشور صحه میگذاریم، رهبری نیز بارها از وجود چنین فضایی در بین این قشر ابراز امیدواری نموده اند، اما همواره بر لازمه کار و برنامه ریزی فرهنگی نیز تأکید مؤکد داشته اند و این امر را به عنوان یکی از دغدغه های ثابت خود برای مسئولین امر مطرح میکنند.

     بنابراین، همه بر این نظر که پرداختن به امور و فعالیتهای فرهنگی ضروری است اتفاق نظر داریم.

     از طرفی نیز میدانیم و منکر این مطلب هم نیستیم که در این 37 سال فعالیتهایی در این راستا صورت گرفته؛ که گاه تأثیرگذار، گاه خنثی و گاه در خلاف جهت آرمانهای امام و انقلاب بوده است.

     بنا به همین احساسِ نیاز، به مرور سعی میشود برخی دغدغه ها طرح شود. البته سعی بر این است که این دغدغه ها ترجیحاً در قالب برنامه ارائه شود، تا علاوه بر طرح، راهکار آن نیز ارائه شود. بدیهی است طرحهای مربوطه، خالی از اشکال نخواهد بود و نظرات خوانندگان عزیز در اصلاح و تکمیل آن کمک مؤثری خواهد بود.

  • حمیدرضا صدفی پور